مادر سپید

مادر یک روشندل

تعطیلات نوروزی خود را چگونه گذراندید ؟

آوریل16

 سلام

این انشای تخیلی حسن درباره موضوع تعطیلات خود را چگونه گذرانده اید هست که به صورت شفایی در کلاس به صورت فی البداهه تعریف کرده . به ادبیات گفتاری او دست نزدم .

——

29 اسفند ه سال 1389 بود من سوار سفیه فضایی خودم که بیضی و به شکل تخم مرغ بود شدم و به سمت فضا حرکت کردم درانجا ستاره ایی مشاهده کردم به نام ستاره شکاری که شکل مردی با گرز و شمشیر در دست در فضا ایستاده است . این ستاره در مقابل مریخ و در منظومه شمسی قزار دارد و مریخ به دور ان میچرخد . این ستاره در حال مرگ است .

1 فروردین سال 1390 به سیاره ایی رسیدم که در آن موجودانی بود از موش بزرگتر و از انسان ها کوچکتر بودند . تا من و سفینه ی من در سیاره آنها فرود آمدیدم همه موجودات گفتند : اوی وی وی وی وی وی و همه آنها د فرار و همه آنها فرار کردند . اما کمی بعد با روباتی به نزدیکم آمدند که این ربات میتوانست زبان ما انسان ها را ترجمه کند . به سمت من آمد و گفت کیستی اسمت چیست از کجا آمدی گفتم سلام من حسن محمدخانی هستم و از سیاره زمین آمدم و در فضا به دنبال حیات آمده ام و اگر مایل باشید میخواهم از شما عکس بگیرم و کمی بعد ربات به عقب رفت و با آنها صحبت کرد . اول آنها مایل به عکس گرفتن نبودند اما به اصرار ربات که کنجکاو بود که عکس گرفتن چی هست آنها کم کم جلو آمدند . و من چند تا عکس خوشگل از آنها گرفتم . در اینجا نمیدانم یک چیزی عجیب مثل لیزر به دوربین م خورد که عکس هایم کج و ماوج شد و عکس ها پاک شد من بعد از تحقیقات دیگرم خواستم  به زمین برگردم آنها اصرار داشتند من در سیاره شان بمانم و زندگی کنم ولی من به آنها گفتم که تعطیلات تمام شده است و من خانواده دارم و اینجا سرزمین من نیست و باید به خانه خودم برگردم . و از آنها خداحافظی کردم و به سوی سیاره ام آمدم . به خاطر اینکه عکس ها پاک شده بود نتوانستم به مردم ثابت کنم که حیات در سیارت دیگر هم وجود دارد . اما شاید آنها یک روز به زمین امدند و چون من را دیده اند از من نمیترسند . من منتظر آن روز هستم که آنها بیایند .

2 نظر برای :

“تعطیلات نوروزی خود را چگونه گذراندید ؟”

  1. در 21 آوریل 2011 و در ساعت 4:55 ق.ظ حسین گفته :

    خوب بود
    -
    خوب است .. سپاس

  2. در 10 آگوست 2011 و در ساعت 4:41 ب.ظ asiye گفته :

    چقد انشاء ش خوشگل نوشته!من مطمئنم اين پسر گلت در آينده به يه جاي خوب ميرسه:) :*