مادر سپید

مادر یک روشندل

پسرک نیلوفری

جولای17

سلام
…………………………………….
نمیتونم بنویسم …
هنوزم نمیتونم بنویسم ..
پسرک نیلوفری م .. دلم برات تنگیده ..
………..
….
.باز هم ابتدای فصل بارش اشک است

4 نظر برای :

“پسرک نیلوفری”

  1. در 17 جولای 2008 و در ساعت 2:33 ب.ظ هانيل گفته :

    #sad
    ريحانه جون تو که خوب ميدونی اون رفت جايی که به آرامش مطلق ميرسه نه فرصتی برای گناه داشته نه گناهی کرده
    اون الان بهترين جاهاست پس چرا خودتو عذاب ميدی#cry

  2. در 17 جولای 2008 و در ساعت 3:39 ب.ظ نازلی گفته :

    من نميدونم چی بايد بگم #sad
    خيلی شوکه شدم
    روحش شاد #flower

  3. در 17 جولای 2008 و در ساعت 7:45 ب.ظ مونا جليل زاده گفته :

    سلام
    تسليت می گم…
    خيلی زياد متاثر شدم
    و فقط براتون صبر می خوام محبوبه جون
    صبر صبر صبر
    شما مادر محدثه هستيد اين رو فراموش نکنيد
    محدثه بيش از پيش به شما نياز داره
    روح محمد عزيزمون شاد
    مادرسپید عزیز به شما هم تسلیت میگم و ازتون می خوام کمتر ازین پست ها بذارید که محبوبه ی عزیز با خوندنش اذیت نشه
    #flower

  4. در 17 جولای 2008 و در ساعت 8:53 ب.ظ سلام همسایه های 2 گفته :

    سلام.با قسمت دوازدهم خاطرات کدر منتظر نظرتم دوست عزیز[گل]